نوشته

نوشته

.............
نوشته

نوشته

.............

....



با ارسال نظرات و پیشنهادات به شماره ذیل ما را در بروز رسانی هرچه بهتر وبلاگ یاری نمایید

همچنین با ارسال مطالب می توانیم پس از تایید در وبلاگ و بنام شما درج نماییم

 

154 154 30007546

خوش امد گویی





                                   



 هر چی که خواستید میتونید از این وب بردارید... کپی برداری بلامانع است...!!!***!!!   برید حالش رو ببرید

گنجینه نام های ایرانی

name irani نام های ایرانی به همراه معانی آنها

آبان دخت : دخترآبان ، نام زن داریوش سوم
آبتین : نام پدر فریدون پادشاه پیشدادی
آتوسا : قدرت و توانمندی – دختر کورش وزن داریوش اول
آفر : آتش – ماه نهم سال شمسی
آفره دخت : دختر آتش – دختری که در ماه آذر به دنیا آمده است .
آذرنوش‌: شیرین و دل انگیز
آذین : زیور، طاق نصرة‌، تزئین ، آرایش
آراه : نام فرشته موکل روز بیست و یکم ازماه پنجم درآئین زردشت
آرزو : کام ، مراد ، معشوق ، امید
آرش: درخشان ، آفتاب ، جد بزرگ اشکانیان – پهلوان کمانگیر ایرانی در لشگرمنوچهر
آرتین: عاقل و زیرک,نام پهلوان ایران در زمان منوچهر پادشاه پیشدادی
آرتام:والی فریگه در زمان کوروش هخامنشی
آرتمن:نام برادر بزرگ تر خشایار شاه پسر داریوش شاه
آرشام : بسیار قوی – پدر بزرگ داریوش بزرگ هخامنشی
آرمان : آرزو – خواهش – امید
آرمین : آرام گرفتن – پسر کیقباد پادشاه پیشدادی
آرمیتا: آرامش یافته ، کلمه ای زردشتی است
آریا فر: دارنده شکوه آریائی
آریا : آزاده نجیب – یکی از پادشاهان ماد – مهمترین نژاد هند و اروپائی
آریا مهر : دارنده مهر ایران – از سرداران داریوش سوم
آرین : سفید پوست آریائی
آزاده : دلیر و بی باک ، رها
آزرم : شرم ، مهر ، محبت ، عشق
آزرمدخت : یکی از ملکه های ساسانی
آزیتا : آزاده
آناهیتا : الهه آب
آونگ : شبنم – نام کردی
آهو: شاهد ، معشوق، یکی از همسران فتحعلی شاه قاجار
آیدا : شاد، ماه – نام تذکمنب

  ادامه مطلب ...

آیا میدانید معنی نام ماه های ایرانی چیست ؟



mahe irani آیا میدانید معنی نام ماه های ایرانی چیست ؟

فروردین

فروردین نام نخستین ماه از فصل بهار و روز نوزدهم هر ماه در گاه شماری اعتدالی خورشیدی است. در اوستا و پارسی باستان فرورتینام، در پهلوی فرورتین و در فارسی فروردین گفته شده که به معنای فروردهای پاکان و فروهرهای ایرانیان است. بنا به عقیده پیشینیان، ده روز پیش از آغاز هر سال فروهر در گذشتگان که با روان و وجدان از تن جدا گشته، برای سرکشی خان و مان دیرین خود فرود می آیند و ده شبانه روز روی زمین به سر می‌برند. به مناسبت فرود آمدن فروهرهای نیکان، هنگام نوروز را جشن فروردین خوانده اند. فروهران در ده روز آخر سال بر زمین هستند و بامداد نوروز پیش از بر آمدن آفتاب، به دنیای دیگر می‌روند.

  ادامه مطلب ...

واقعیات شگفت‌انگیز در مورد قرآن



Ghoran1 معجزات عددی در قرآن کریم

دکتر طریق السوادان آیاتی را در قرآن مجید پیدا کرده‌ است

که قید می‌کند موضوعی برابر با موضوعی دیگر است، مثلاً مرد برابر است با زن.

گرچه این مسئله از نظر صرف‌و‌نحو دستوری بی‌اشکال است

اما واقعیت اعجاب‌آور این است که تعداد دفعاتی که کلمه مرد در قرآن دیده می‌شود

24 مرتبه و تعداد دفعاتی که کلمه زن در قرآن دیده می‌شود هم 24 مرتبه است،

درنتیجه، نه تنها این عبارت از نظر دستوری صحیح است،

بلکه از نظر ریاضیات نیز کاملاً بی‌اشکال است، یعنی 24=24

با مطالعه بیشتر آیات مختلف، او کشف نموده‌است که این مسئله درمورد همه

چیزهایی که در قرآن ذکر شده این با آن برابر است، صدق می‌کند .

به کلماتی که دفعات به‌کار بستن آن در قرآن ذکر شده، نگاه کنید:

 

ادامه مطلب ...

نامناسب ترین جا برای هر چیز کجاست ؟


danestaniha نامناسب ترین جا برای هر چیز کجاست ؟

برای مسواک:

بدترین محل برای قرار دادن مسواک سینک دستشویی است. البته خود سینک مشکلی ندارد و همه مشکل آن نزدیکی به توالت است.
به گفته محققان و میکروب‏شناسان دانشگاه آریزونا، به طور متوسط در یک کاسه توالت حدود 3 میلیون میکروب وجود دارد. این میکروب‏ها می‏توانند تا 2 متر جابه‌جا شوند و روی زمین، دیوارها و روی مسواک قرار بگیرند. بهتر است مسواک را بیرون توالت در کابینت دارو یا یکی از کابینت‏های آشپزخانه نگهداری کنید.

برای کفش و دمپایی:

بدترین محل برای گذاشتن کفش و دمپایی کمد اتاق خواب است. راه رفتن در خانه با کفشی که با آن بیرون خانه راه رفته‏اید، مهم‌ترین راه انتقال میکروب‏ها، مواد آلرژن و آلاینده‎ها به داخل خانه است. بهتر است کفش‌‏ها را در قفسه یا کمد کوچکی در نزدیک‏ترین نقطه به در ورودی آپارتمان قرار دهید و با این کار از ورود آلودگی به خانه پیشگیری کنید.


 

ادامه مطلب ...

داستان زیبای “دروغ های مادرم”

داستان زیبای “دروغ های مادرم”

dastane dorogh haye madaram داستان زیبای دروغ های مادرم



داستان من از زمان تولّدم شروع می‎شود. تنها فرزند خانواده بودم ، سخت فقیر بودیم و تهی‎دست و هیچگاه غذا به اندازه کافی نداشتیم ،  روزی قدری برنج به دست آوردیم تا رفع گرسنگی کنیم ، مادرم سهم خودش را هم به من داد، یعنی از بشقاب خودش به درون بشقاب من ریخت و گفت: “فرزندم برنج بخور، من گرسنه نیستم.” و این اوّلین دروغی بود که به من گفت .

زمان گذشت و قدری بزرگ تر شدم ، مادرم کارهای منزل را تمام می‎کرد و بعد برای صید ماهی به نهر کوچکی که در کنار منزلمان بود می ‏رفت ، مادرم دوست داشت من ماهی بخورم تا رشد و نموّ خوبی داشته باشم ، یک دفعه توانست به فضل خداوند دو ماهی صید کند ، به سرعت به خانه بازگشت و غذا را آماده کرد و دو ماهی را جلوی من گذاشت ، شروع به خوردن ماهی کردم و اوّلی را تدریجاً خوردم ، مادرم ذرّات گوشتی را که به استخوان و تیغ ماهی چسبیده بود جدا می‎کرد و می‎خورد ، دلم شاد بود که او هم مشغول خوردن است ، ماهی دوم را جلوی او گذاشتم تا میل کند ، امّا آن را فوراً به من برگرداند و گفت:

“بخور فرزندم ، این ماهی را هم بخور ، مگر نمی‎دانی که من ماهی دوست ندارم؟” و این دروغ دومی بود که مادرم به من گفت.

  ادامه مطلب ...

داستان کوتاه و زیبا در مورد حرف با خدا


dastan mokaleme ba khoda داستان زیبای مکالمه با خدا

این مطلب اولین بار در سال 2001 توسط زنی به نام ریتا در وب سایت یک کلیسا قرار گرفت، این مطلب کوتاه به اندازه ای تاثیر گذار و ساده بود ، که طی مدت 4 روز بیش از پانصد هزار نفر به سایت کلیسا ی توسکالوسای ایالت آلاباما سر زدند. این مطلب کوتاه به زبان های مختلف ترجمه شد و در سراسر دنیا انتشار پیدا کرد .


چه سوالاتی در ذهن داری که میخواهی بپرسی ؟
چه چیز بیش از همه شما را در مورد انسان متعجب می کند ؟
خدا پاسخ داد …



داستان زیبای مکالمه با خدا

dastan mokaleme ba khoda داستان زیبای مکالمه با خدا

این مطلب اولین بار در سال 2001 توسط زنی به نام ریتا در وب سایت یک کلیسا قرار گرفت، این مطلب کوتاه به اندازه ای تاثیر گذار و ساده بود ، که طی مدت 4 روز بیش از پانصد هزار نفر به سایت کلیسا ی توسکالوسای ایالت آلاباما سر زدند. این مطلب کوتاه به زبان های مختلف ترجمه شد و در سراسر دنیا انتشار پیدا کرد .


چه سوالاتی در ذهن داری که میخواهی بپرسی ؟
چه چیز بیش از همه شما را در مورد انسان متعجب می کند ؟
خدا پاسخ داد …


این که آنها از بودن در دوران کودکی ملول می شوند .
عجله دارند که زودتر بزرگ شوند و بعد حسرت دوران کودکی را می خورند .
این که سلامتی شان را صرف به دست آوردن پول می کنند.
و بعد پولشان را خرج حفظ سلامتی میکنند .
این که با نگرانی نسبت به آینده فکر میکنند .
زمان حال فراموش شان می شود .
آنچنان که دیگر نه در آینده زندگی میکنند و نه در حال .
این که چنان زندگی میکنند که گویی هرگز نخواهند مرد .
و آنچنان میمیرند که گویی هرگز زنده نبوده اند .
خداوند دست های مرا در دست گرفت و مدتی هر دو ساکت ماندیم .
بعد پرسیدم …
به عنوان خالق انسان ها ، میخواهید آنها چه درس هایی اززندگی را یاد بگیرند ؟
خدا دوباره با لبخند پاسخ داد .
یاد بگیرند که نمی توان دیگران را مجبور به دوست داشتن خود کرد .
اما می توان محبوب دیگران شد .
یاد بگیرند که خوب نیست خود را با دیگران مقایسه کنند .
یاد بگیرند که ثروتمند کسی نیست که دارایی بیشتری دارد .
بلکه کسی است که نیاز کم تری دارد
یاد بگیرن که ظرف چند ثانیه می توانیم زخمی عمیق در دل کسانی که دوست شان داریم ایجاد کنیم .
و سال ها وقت لازم خواهد بود تا آن زخم التیام یابد .
با بخشیدن ، بخشش یاد بگیرن .
یاد بگیرند کسانی هستند که آنها را عمیقا دوست دارند .
اما بلد نیستند احساس شان را ابراز کنند یا نشان دهند .
یاد بگیرن که میشود دو نفر به یک موضوع واحد نگاه کنند و آن را متفاوت ببینند .
یاد بگیرن که همیشه کافی نیست دیگران آنها را ببخشند .
بلکه خودشان هم باید خود را ببخشند .
و یاد بگیرن که من اینجا هستم … همیشه …


خدا بزرگ ، خدا مهربان ، خدا خوب است
تو خوب هستی و من خوبم و هوا خوب است
دلم اگر چه شکسته ، اگر چه بیمار است
ولی به عشق تو چون هست مبتلا ، خوب است
مریض عشق تو هرگز شفا نمی‌خواهد
چرا که درد اگر بود بی دوا ، خوب است
مگو که “درد و بلایت به جان من بخورد”
به راه عشق، اگر درد ، اگر بلا خوب است
خوشم به خنده ، به اخم و گلایه‌ات ، زیرا
هر آنچه می رسد از جانب شما خوب است

ادامه مطلب ...

تلنگر...

*میگفت وای توی این هوای گـــــــرم اینقدر خودتو می پوشونی گرمت نمیشه؟ اما خدا در سوره توبه آیه 81 بهش گفته بود که آتش جهنم سوزان تر است. *گاهی به تلنگر نیاز هست.. یک حرف...یک اتفاق...تا به خود بیایم این یک تلــــــــــــنگر است برای.... توهین نیست.... حقیقت است... تمسخر نیست... تامل است.... توجیه نیست....تفکر است به بـــــی حیایی که به نام "مد" بی آبرویی به نام" کلاس" بی فرهنگی به نام فرهنگ که دارد عادت میشود..پذیرفتنش اجبار...بنام اختیار...بنام آزادی حواسم باشد که هیچ صاحبخانه ای..به اسم آزادی.. دیوار خانه اش را خراب نمیکند امروز هم میگذرد...فردای ما چه چیز خواهد بود؟ خدای ما.... ماراحفظ کن با حفظ ایمان به خودت خدای ما...خودت رحم کن به حال مــا....